ضرب المثل عای فارسی-س-ظ

س

  • «سال به دوازده ماه ما می‌بینیم یکدفعه هم تو ببین.»
  • «سال به سال دریغ از پارسال.»
  • «سالها میگذره تا شنبه به نوروز بیفته.»
  • «سالی که نکوست از بهارش پیداست.»
  • «سبوی خالی را به سبوی پر مزن.»
  • «سبوی نو آب خنک دارد.»
  • «سبیلش آویزان شد.»
  • «سبیلش را باید چرب کرد.»
  • «سپلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزم ز درآید.»
  • «سخن خودتو کجا شنیدی، اونجا که حرف مردمو شنیدی.»
  • «سر بریده سخن نگوید.»
  • «سر بزرگ بلای بزرگ داره.»
  • «سر بشکنه در کلاه، دست بشکنه در آستین.»
  • «سر بی‌صاحب میتراشه.»
  • «سر بی‌گناه، پای دار میره اما بالای دار نمیره.»
  • «سر پیری و معرکه‌گیری.»
  • «سر تراشی را از سر کچل ما میخواد یاد بگیره.»
  • «سر حلیم روغن میرود.»
  • «سر خر باش، صاحب زر باش.»
  • «سر را با پنبه میبرد.»
  • «سر را قمی می‌شکنه تاوانش را کاشی میده.»
  • «سر زلف تو نباشد سر زلف دگری.»
  • «سرش از خودش نیست.»
  • «سرش به تنش زیادی میکنه.»
  • «سرش به کلاش میارزه.»
  • «سرش بوی قورمه سبزی میده.»
  • «سرش توی حسابه.»
  • «سرش توی لاک خودشه.»
  • «سرش جنگه اما دلش تنگه.»
  • «سرش را پیراهن هم نمیدونه.»
  • «سر قبری گریه کن که مرده توش باشه.»
  • «سر قبرم کثافت نکن از فاتحه خواندنت گذشتم.»
  • «سر کچل را سنگی و دیوانه را دنگی.»
  • «سر کچل و عرقچین.»
  • «سرکه مفت از عسل شیرین‌تره.»
  • «سرکه نقد بهتر از حلوای نسیه‌است.»
  • «سر که نه در راه عزیزان بود// بار گرانیست کشیدن بدوش» سعدی
  • «سر گاو توی خمره گیر کرده.»
  • «سرگنجشکی (کله‌گنجشکی) خورده.»
  • «سر گنده‌اش زیر لحافه.»
  • «سرم را می‌شکنه نخودچی جیبم می‌کنه.»
  • «سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی// که ما هم در دیار خود سری داریم و سامانی.»
  • «سرنا را از سر گشادش میزنه.»
  • «سرناچی کم بود یکی هم از غوغه اومد.»
  • «سری را که درد نمی‌کند دستمال مبند.»
  • «سری که عشق ندارد کدوی بی‌بار است.» (لبی که خنده ندارد شکاف دیوار است ...)
  • «سزای گرانفروش نخریدنه.»
  • «سسک هفت تا بچه میآره یکیش بلبله.»
  • «سفره بی‌نان جله، کوزه بی‌آب گله.»
  • «سفره نیفتاده (نینداخته) بوی مشک میده.»
  • «سفره نیفتاده یک عیب داره؛ سفره افتاده هزار عیب.»
  • «سفید سفید صدتومن، سرخ و سفید سیصدتومن، حالا که رسید به سبزه هرچی بگی میارزه.»
  • «سقش سیاه است.»
  • «سگ بادمش زیر پاشو جارو می‌کنه.»
  • «سگ باش، کوچک خونه نباش.»
  • «سگ پاچه صاحبش را نمیگیره.»
  • «سگ، پدر نداشت سراغ حاج عموشو میگرفت.»
  • «سگ چیه که پشمش باشه.»
  • «سگ در حضور به از برادر دور.»
  • «سگ در خانه صاحبش شیره.»
  • «سگ داد و سگ توله گرفت.»
  • «سگ دستش نمیشه داد که اخته کنه.»
  • «سگ را که چاق کنند هار میشه.»
  • «سگ زرد برادر شغاله.»
  • «سگست آنکه با سگ رود در جوال.»
  • «سگ سفید ضرر پنبه‌فروشه.»
  • «سگ سیر دنبال کسی نمیره.»
  • «سگش بهتر از خودشه.»
  • «سگ که چاق شد گوشتش خوراکی نمیشه.»
  • «سگ گر و قلاده زر؟»
  • «سگ ماده در لانه، شیر است.»
  • «سگ نازی آباده، نه خودی میشناسه نه غریبه.»
  • «سگ نمک‌شناس به از آدم ناسپاس.»
  • «سگی به بامی جسته گردش به ما نشسته.»
  • «سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
  • «سگی که پارس کنه، نمیگیره.»
  • «سلام روستائی بی‌طمع نیست.»
  • «سنده را انبر دم دماغش نمیشه برد.»
  • «سنگ به در بسته میخوره.»
  • «سنگ بزرگ علامت نزدنه.»
  • «سنگ بنداز بغلت واشه.»
  • «سنگ خاله قورباغه را گرو میکشه.»
  • «سنگ کوچک سر بزرگ را میشکنه.»
  • «سنگ مفت، گنجشک مفت.»
  • «سنگی را که نتوان برداشت باید بوسد و گذاشت.»
  • «سواره از پیاده خبر نداره، سیر از گرسنه.»
  • «سودا، به رضا، خویشی بخوشی.»
  • «سودا چنان خوشست که یکجا کند کسی.» (دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم) قصاب کاشانی
  • «سوداگر پنیر از شیشه می‌خوره.»
  • «سودای نقد بوی مشک میده.»
  • «سوراخ دعا را گم کرده.»
  • «سوزن، همه را میپوشونه اما خودش لخته.»
  • «سوسکه از دیوار بالا میرفت مادرش میگفت: قربون دست و پای بلوریت.»
  • «سهره (سیره) رنگ کرده را جای بلبل میفروشه.»
  • «سیب سرخ برای دست چلاق خوبه؟»
  • «سیب مرا خوردی تا قیامت ابریشم پس بده.»
  • «سیبی که بالا میره تا پائین بیاد هزار چرخ میخوره.»
  • «سیبی که سهیلش نزند رنگ ندارد.» (تعلیم معلم بکسی ننگ ندارد)
  • «سیلی نقد به از حلوای نسیه.»

----------------------------------------

 ش

  • «شاگرد اتوکشم، سرد میارم حرفه، گرم میارم حرفه.»
  • «شاه خانم می‌زاد، ماه خانم درد می‌کشه.»
  • «شاه می‌بخشه شیخ علیخان نمی‌بخشه.»
  • «شاه می‌بخشه ولی شاه قلی نمی‌بخشه.»
  • «شاهنامه آخرش خوشه.»
  • «شب دراز است و قلندر بیدار.»
  • «شب سمور گذشت و لب تنور گذشت.»
  • «شب عید است و یار از من چغندر پخته می‌خواهد// گمانش می‌رسد من گنج قارون زیر سر دارم»
  • «شبهای چهارشنبه هم غش می‌کنه.»
  • «شپش توی جیبش سه قاب بازی می‌کنه.»
  • «شپش توی جیبش منیژه خانومه.»
  • «شتر اگر مرده هم باشد پوستش بار خره.»
  • «شتر بزرگه زحمتش هم بزرگه.»
  • «شتر پیر شد و شاشیدن نیاموخت.»
  • «شتر خوابیده‌اش هم بلندتر از خر ایستاده‌است.»
  • «شتر در خواب بیند پنبه دانه// گهی لف لف خورد گه دانه دانه»
  • «شتر دیدی ندیدی؟»
  • «شتر را چه به علاقه‌بندی؟»
  • «شتر را گفتند: چرا شاشت از پسه؟ گفت: چه‌چیزم مثل همه‌کسه.»
  • «شتر را گفتند: چرا گردنت کجه؟ گفت: کجام راسته.»
  • «شتر را گفتند: چکاره‌ای؟ گفت: علاقه‌بندم. گفتند: از دست و پنجه نرم و نازکت پیداست.»
  • «شتر را گم کرده پی افسارش می‌گرده.»
  • «شتر سواری دولا دولا نمی‌شه.»
  • «شتر که نواله می‌خواد گردن دراز می‌کنه.»
  • «شتر کجاش خوبه که لبش بده؟»
  • «[[شتر گاو پلنگ.»
  • «شتر مرد و حاجی خلاص.»
  • «شترمرغ را گفتند: بار بردار. گفت: من مرغم. گفتند: پرواز کن. گفت: من شترم.»
  • «شتر با پیغام آب نمی خورد»
  • «شراب مفت را قاضی هم می‌خوره.»
  • «شریک اگر خوب بود خدا هم شریک می‌گرفت.»
  • «شریک دزد و رفیق قافله.»
  • «شست پات توی چشمت نره.»
  • «شش ماهه به دنیا اومده.»
  • «شعر چرا می‌گی که توی قافیه‌اش بمونی؟»
  • «شغال بیشه مازندران را// نگیرد جز سگ مازندرانی»
  • «شغال، پوزش به انگور نمی‌رسه می‌گه ترشه.»
  • «شغال ترسو انگور خوب نمی‌خوره.»
  • «شغال که از باغ قهر کنه منفعت باغبونه.»
  • «شغالی که مرغ می‌گیره بیخ گوشش زرده.»
  • «شکمت گوشت نو بالا آورده.»
  • «شکم گشنه، گوز فندقی.»
  • «شلوار نداره، بند شلوارش را می‌بنده.»
  • «شمر جلودارش نمی‌شه.»
  • «شنا بلد نیست زیر آبی هم می‌ره.»
  • «شنونده باید عاقل باشه.»
  • «شنیدی که زن آبستن گل می‌خوره اما نمی‌دونی چه گلی.»
  • «شوهر کردم وسمه کنم نه وصله کنم.»
  • «شوهر برود کاروانسرا، نونش بیاد حرمسرا.»
  • «شوهرم شغال باشد، نونم در تغار باشد.»
  • «شیر بی‌یال و اشکم که دید// اینچنین شیری خدا هم نافرید» مولوی

----------------------------------------

ص

  • «صابونش به جامه ما خورده.»
  • «صبر کوتاه خدا سی ساله.»
  • «صداش صبح در میاد.»
  • «صد پتک زرگر، یک پتک آهنگر.»
  • «صد تا گنجشک با زاق و زوقش نیم منه.»
  • «صد تا چاقو بسازه، یکیش دسته نداره.»
  • «صد تومن میدم که بچه‌ام یکشب بیرون نخوابه وقتی خوابید، چه یک‌شب چه هزار شب.»
  • «صد رحمت به کفن دزد اولی.»
  • «صد سال گدائی می‌کنه هنوز شب جمعه را نمی‌دونه.»
  • «صد سر را کلاه است و صد کور را عصا.»
  • «صد من پرقو یک مشت نیست.»
  • «صد من گوشت شکار به یک چس تازی نمی‌ارزه.»
  • «صد موش را یک گربه کافیه.»
  • «صفراش به یک لیمو می‌شکنه.»
  • «صنار جیگرک سفره قلمکار نمی‌خواد.»
  • «صنار می‌گیرم سگ اخته میکنم، یه عباسی می‌دم غسل می‌کنم.»

 ض

  • «ضرب خورده جراحه.»
  • «ضرر را از هر جا جلوشو بگیری منفعته.»
  • «ضامن روزی بود روزی‌رسان.»
  • «ضرر به موقع بهتر از منفعت بی‌موقعه.»
  • «ضرر کارکن، کار نکردنه.»

 ط

  • «طاس اگر نیک نشیند همه کس نراد است.»
  • «طالع اگر اری برو دمر بخواب.»
  • «طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق// تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش» سعدی
  • «طبل تو خالیست.»
  • «طبیب بی‌مروت، خلق را رنجور می‌خواهد.»
  • «طشت طلا رو سرت بگیر و برو.»
  • «طعمه هر مرغکی انجیر نیست.»
  • «طمع آرد به مردان رنگ‌زردی.»
  • «طمع پیشه را رنگ و رو زرده.»
  • «طمع را نباید که چندان کنی// که صاحب کرم را پشیمان کنی»
  • «طمع زیاد مایه جونم‌مرگی (جوانمرگی) است.»
  • «طمعش از کرم مرتضی‌علی بیشتره.»

ظ

  • «ظالم پای دیوار خودشو می‌کنه.»
  • «ظالم دست کوتاه.»
  • «ظالم همیشه خانه خرابه.»
  • «ظاهرش چون گور کافر پر حلل// باطنش قهر خدا عزوجل» مولوی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد